توضیحات
درباره کتاب صوتی عقاید یک دلقک
کتاب صوتی عقاید یک دلقک نوشتهی هانریش بل، نویسندهی شهیر آلمانی و برندهی جایزهی نوبل سال ۱۹۷۲ است. این کتاب در سال ۱۹۶۳ نوشته و منتشر شدهاست.
با اقتباس از این کتاب، وویکش یاسنی کارگردان اهل جمهوری چک در سال ۱۹۷۶ یک فیلم ساختهاست.
کتاب صوتی عقاید یک دلقک؛ برنده جایزه گئورگ بوخنر
هانس شنیر، نام شخصیت اصلی داستان است. هانس فردی است که به دلیل تفاوت مذهب با خانوادهاش آنها را ترک کرده و به عنوان یک دلقک در یک سیرک مشغول به کار میشود. اما نقطهی آغاز داستان از زمانیست که او در یک اجرا بر اثر زمین خوردن از ناحیه زانو آسیب جدی میبیند.
در ادامه داستان نیز شاهد اندوه بهخاطر رفتن همسرش، ماری، هستیم که به علت مشکلات مذهبیاش با هانس، بهطور ناگهانی او را ترک میکند و هانس را در میان افکاری پوچ و احساس سرخوردگی تنها میگذارد.
عشق، زندگی مشترک، اختلافات میان کاتولیکها و پروتستانها، شرایط جامعه آلمان به دنبال اقدامات هیتلر و سالها بعد از جنگ و غیره مضامینیست که هانریش بل در پرداخت داستان به آنها توجه نشان دادهاست. اما مهمترین و اصلیترین موضوعی که در کتاب صوتی عقاید یک دلقک به آن پرداخته شده، ریاکاری است.
در واقع نویسنده در این کتاب نشان داده که انسانها چگونه روزی در مورد کسی یا چیزی با شور و اشتیاق سخن میگویند، اما فردای همان روز در مورد آنکس یا آنچیز به بدترینشکل ممکن بدگویی میکنند.
نقد و بررسی کتاب صوتی عقاید یک دلقک
کتاب صوتی عقاید یک دلقک از نظر نوع نگرش نویسنده به ماجرای زندگی، بیشباهت به کتاب صوتی صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز نیست اما به علت محتوای مذهبیاش و موضوعات پراکنده دیگری که دارد سلیقهای تر برخورد شده است ولی با این وجود از کتابهای بسیار پرفروش در ایران است.
در داستان کتاب تعارضاتی دیده میشود؛ اما این بدان جهت است که نویسنده قصد داشته به جای جامعه، بیشتر بر روی شخصیتهای داستان تمرکز کند.
نویسنده در داستانش و از زبان دلقکش از هر طرف به مسائل مهم دنیا حمله کرده است. از خانوادهاش که سمبل طبقهی سرمایهدار است، از تحولات کودکی که با حزب نازیها و مسئلهی ناسیونالیستها برخورد میکند و برخوردش با کمونیستها و حتی از آدمهای دوروی جامعه که نان را به نرخ روز میخورند.
جملاتی از کتاب صوتی عقاید یک دلقک؛ مشهورترین دلقک دنیا
«چیزی که شاید آن را بتوان سرنوشت نامید، شغل و وضعیت مرا به خاطرم میآورد: اینکه من یک دلقک هستم. عنوان رسمی این شغل کمدین است؛ موظف به پرداخت مالیات به کلیسا نیستم، بیست و هفت ساله ام و نام یکی از برنامههایم “ورود و عزیمت” است.»
«من الکلی نیستم. اما از وقتی ماری مرا ترک کرده است الکل حالم را جا میآورد.»
«چند ماه پیش وقتی گیتاری به منظور تصنیف و تنظیم سرودهایی که می خواستم بخوانم، خریدم، ماری وحشت زده این اقدام مرا “کسر شان” دانست و من به او گفتم پایینتر از سطح جویبار فقط فاضلاب قرار دارد. اما ماری متوجه مقصود من از این قیاس نشد و من هم از تشریح و توضیح چنین تصویرهایی نفرت دارم. مردم یا متوجه منظور من میشوند یا نمیشوند. من یک مفسر نیستم.»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.