توضیحات
معرفی کتاب صوتی هنر همیشه بر حق بودن
کتاب صوتی هنر همیشه بر حق بودن اثر آرتور شوپنهاور، دربرگیرندهی 38 راه پیروزی، هنگام مواجهه با شکست است. ترفندهای بسیار شگفتانگیزی برای غلبه بر رقیب به هنگام مجادلهی لفظی در این کتاب گنجانده شده است.
از عصر یونان باستان تا به امروز، انسان در تلاش است تا خود را برحق جلوه دهد و در مجادلات لفظی پیروز شود. از ای رو گاه در مجادلات خود، متوسل به حقههای لفظی، سفسطه و مغلطه میشود و برهانهایی را به کار میبرد که اگرچه خود به نادرستیشان آگاه است و نشان دادن نادرستی آنها نیز کار دشواری نیست، گاه رقیب را به اشتباه میاندازند. در کتاب صوتی هنر همیشه برحق بودن (The art of always being right)، با این ترفندها آشنا میشویم و میآموزیم چگونه از ادعاهای خود در برابر آنها دفاع کنیم و چگونه خود نیز از آنها بپرهیزیم.
اگر طبیعت بشری پست نبود بلکه کاملاً شریف بود، میبایست در هر مباحثهای فقط در پی کشف حقیقت میبودیم. نمیبایست کمترین اهمیتی میدادیم به این که حق با ماست یا خصممان. میبایست این مسئله را بیاهمیت، یا، به هر حال، حائز اهمیتی ثانویه تلقی میکردیم. ولی، در شرایط فعلی، دل مشغولی اصلی همین است. نخوت ذاتی ما، که نسبت به قوای فکریمان حساسیت خاصی دارد، قبول نخواهد کرد که موضع اولیه ما نادرست و موضع اولیه خصممان درست بوده است. تنها راهحل این معضل آن است که همیشه به خود زحمت دهیم تا حکم درستی صادر کنیم.
به این منظور، انسان باید پیش از سخن گفتن بیندیشد. ولی، در مورد اکثر مردم، نخوت ذاتی با پُرحرفی و فریبکاریِ ذاتی توأم است. انسانها پیش از این که بیندیشند سخن میگویند؛ و حتی اگر پس از آن بفهمند که سخن نادرستی بر زبان راندهاند، باز هم میخواهند این امر را وارونه جلوه دهند. علاقه به حقیقت، که ممکن است تصور شود تنها انگیزه آنها از بیان سخنی بوده که مدعی درستیاش هستند، جای خود را به منافع و مصالح نخوت میدهد. بنابراین، به خاطر همین نخوت، آنچه درست است باید نادرست، و آنچه نادرست است باید درست به نظر برسد.
سقراط و افلاطون نسبت به سوفسطائیان دیدگاهی منفی داشتند و آنها را افرادی میدانستند که در قبال دریافت اجرت و بیتوجه به حقیقت و عدالت به دیگران میآموختند چگونه هر ناراستی را راست و هر راستی را ناراست جلوه دهند. بنابراین آنها از سفسطه به این معنا نفرت داشتند. چرا که خواهان دستیابی به خیر و حقیقت بودند. آیا مقصود آرتور شوپنهاور از نگارش کتاب «هنر همیشه بر حق بودن» تمرینی در باب تعریض بوده؟ این کتاب توصیههای عملی نیشداری دربارهی چگونگی غلبه بر خصم در مجادله بیان میکند، توصیههایی که بیهیچ عذر و بهانهای ماکیاولیایی هستند. شوپنهاور میگوید: «ممکن است به طور عینی حق با کسی باشد، ولی با وجود این، از دید ناظران، و گاهی از نظر خودش، شکست بخورد.» بنابراین، خوب است که بدانیم چگونه در مواردی که حق با ماست، گرچه به نظر میرسد بدترین استدلال را داریم، بر طرف مقابل غلبه کنیم. این امر مستلزم آن است که در عین حال بتوانیم حتی وقتی حق با ما نیست، بر طرف مقابل چیره شویم.
آرتور شوپنهاور (Arthur Schopenhauer)، فیلسوف نامدار آلمانی، در این کتاب، که اثری منحصر به فرد در مجموعه آثار اوست، رهنمودهایی برای غلبه بر حریف در بحث و مجادله بیان میکند. با این حال، از منظری دیگر، شنونده در این کتاب با برخی آفات بحث و استدلال آشنا میشود، آفاتی که به کرات در گفتگوها و بحثهای روزمره نیز رخ مینمایند.
آرتور شوپنهاور از بزرگترین فلاسفه اروپا بود و فیلسوف پرنفوذ تاریخ در حوزه اخلاق، هنر، ادبیات معاصر و روانشناسی جدید است. وی به سال 1788 میلادی در گدانسک لهستان متولد شده و در سپتامبر سال 1860 میلادی، به طور ناگهانی درگذشت. اندیشههای وی بر اخلاقیات و روانشناسی مدرن، تاثیر ژرفی گذاشتهاند.
«جهان همچون اراده و تصور»، مهمترین اثر وی، در سال 1818 میلادی منتشر شده و در سال 1844 بازبینی و تکمیل شد.
کتاب دیگر او، «در باب حکمت زندگی» چکیدهای روان و دلنشین از نظریات او در باب زندگی است. او کتب دیگری همچون «دو مسئلهی بنیادین فلسفه» و «هنر ادبیات» نیز نوشته است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.